آشنایی با نگارنده مقالات

 «  صحبت خودمانی مجله نرگسزار بهبهان با یکی از فرزندان بهبهان  » 

 

1 : جناب آقای مهندس دادپور شما متولد چه سالی هستید ؟

اول مهر ماه 1328 حوالی مسجد جامع بهبهان .

2 : تا چند سالگی در بهبهان حضور مستمر داشتید ؟

تا سن 17 سالگی در بهبهان و در سال 1345 جهت دریافت دیپلم ریاضی به شهر شیراز رفتم .

3 : چه سالی وارد دانشگاه شدید و در چه رشته ای به تحصیل در دانشگاه ادامه دادید ؟

در مهر ماه 1346 وارد دانشگاه پلی تکنیک تهران شده و در رشته راه و ساختمان مهندسی گرفتم .

4 : اولین فرصت شغلی شما کجا بود و چه احساسی داشتید ؟

 بلافاصله بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه یعنی خرداد 1350 قبل از خدمت نظام بعنوان مهندس محاسب از طریق سازمان آب و برق خوزستان در کمپانی هارزا ، طراح و مشاور سد کارون 1 ، مشغول به کار شدم و مقرر بود که در صورت قبول نمودن طرح سربازی در آب و برق خوزستان از طریق این کمپانی به دانشگاه برکلی آمریکا که همکار این کمپانی بود بروم و بعداً بعنوان مدیر فنی سد مارون بهبهان ( سد نادر شاه ) به ایران بیایم که متأسفانه به علت مخالفت مدیرعامل وقت آب و برق خوزستان این کار انجام نشد بنابراین بلافاصله بعد از دانشگاه در بزرگترین پروژه خاورمیانه و سازه آبی که نامه آن کمپانی به سازمان آب و برق موجود است بقول مهندس خدیوی ، مدیرعامل وقت ، باعث افتخار ایرانیان شدم ( سابقه کتبی خیلی خوبی دارم ) .

 

 

 

5 : تأثیر تحصیلات آکادمیک را در پروسه تجارب کاری تا چه اندازه می دانید ؟

در آن دوره مهمترین آرزوی مهندسین راه و ساختمان در دانشگاه محاسبات سازه ای بود که خوشبختانه من در پروژه فوق داشتم ولی اصولاً تحصیلات آکادمی علاوه بر باز کردن فکر و اندیشه فرد بصورت کلی در اجرا هم خیلی موثر است و در جلسات فنی می توان با اظهارنظر آکادمی در برابر مهندسین مشاور اظهار وجود کرد و در جلسات نبض جلسه را به دست گرفت و مشکلات طراحی پروژه ها را تذکر داد که خیلی اهمیت دارد .

 6 : در چه شرکت ها و سازمان هایی کار کرده اید ؟ 

بعلت پارتی بازی برای دیگران جهت دوره سربازی نتوانستم در سد کارون ادامه دهم لذا دو مسئله بزرگ مسیر زندگی مرا تغییر داد یکی عدم ادامه تحصیلات در خارج از کشور و دوم دور شدن از استان خوزستان تا به امروز ، زیرا بسیار علاقمند بودم که علم و تجربه ام را در استان خودم بکار برم ولی شرایط آن مهیا نشد لذا برای یک سال یعنی سال 51 به عنوان مهندس ناظر در پایگاه هوایی ششم شکاری بوشهر و سپس در شرکت تسا در بوشهر به عنوان مسئول قسمتی از کارگاه ( سایت F4 ) و توسعه باند فرودگاه تا ابتدای سال 1354 و بعد از آن به اصرار مدیران نیروی هوایی وقت جهت پروژه F14 و فرودگاه اصفهان بعنوان مدیر پروژه مشغول شدم . پس از تکمیل پروژه F14 در اصفهان پروژه F16 و آواکس در اواخر سال 1356 شروع شد که در انقلاب این پروژه به تعطیلی کشیده شد ولی تا سال 1360 در شرکت دی و پارک وی مجری تکمیل کارها ماندم و در همان سال شرکت فرابتن ( در اواخر سال 1360 ) به عنوان رئیس هیأت مدیره و موسس آن شرکت شروع به کار نمودم که چند پروژه منجمله شهرک صفائیه مجتمع فولاد مبارکه و تعدادی از طرح های مجتمع فولاد را شروع کردیم سپس به عللی از آن شرکت خارج و با بانک مسکن 1200 واحد مسکونی در شاهین شهر را اجرا نمودم .

 

 

7 : شرکت دقیق از چه زمانی تأسیس شد و فعالیت های آن در چه زمینه هایی است ؟

در ابتدای سال 1363 شرکت دقیق را به همراهی دو نفر از دوستان تهرانی و اصفهانی تأسیس ولی در سال 1378 بعلت مهاجرت آنها به کانادا تنها با فرزندان خود این شرکت را تابحال بصورت فعال نگه داشته ایم و فعالیت این شرکت در زمینه ساختمانی و راه سازی بوده و در این رشته رتبه اول از سازمان مدیریت برنامه ریزی و نظارت راهبردی را دارد .

8 : چند مورد از پروژه های مهمی که شرکت دقیق به مدیریت شما اجرا نموده را بگوئید ؟

این شرکت پروژه های مختلفی را در مجتمع فولاد مبارکه ، صنایع دفاع اصفهان ، مجتمع هفتم تیر ، توسعه پلی اکریل ایران (فاز دوم) ، تقاطع غیرهمسطح سه راهی مبارکه ، ساختمان های مخابرات و پست های مکانیزه اصفهان و شیراز ، منابع بزرگ آب شرق اصفهان ، خط سوم سیمان سپاهان ، سیمان ساروج اصفهان ، قطعه اول متروی اصفهان ، ایستگاه پاسداران اصفهان ، پل های بزرگ غدیر ، تقاطع غیرهمسطح دفاع مقدس و پل اتوبانی 6 کیلومتری بزرگراه امام خمینی (ره) ، مجموعه سیتی سنتر اصفهان ، سالن اجلاس سران غیرمتعهدهای اصفهان و دهها پروژه بزرگ دیگر که توسط این شرکت اجرا شده و می شود .

 9 : شما علاوه بر انجام کارهای فنی مهندسی و اجرا پروژه های متعدد ، دستی هم نیز در امر خیر دارید از جمله کارهای شما به عنوان فرد خیر ساخت مدرسه های متعدد در اصفهان و کمک به مدرسه دخترانه تیزهوشان بهبهان و ... اگرچه می دانم که همواره تمایلی به معرفی خودتان در این زمینه نداشته اید ولی جهت تشویق دیگر همشهریان متمکن استدعا دارم توضیح دهید و احساس خود را در این رابطه بیان نمائید ؟ 

نیت امر خیر را چه در قبل و چه بعد از انقلاب در اصفهان داشته ام که شامل کارهایی در امر مدرسه سازی ( شهید احسانی ) ، ساخت درمانگاه در حومه اصفهان (حبیب آباد) ، مسجد ( در خیابان رودکی اصفهان ) ، کمک به ساخت آزمایشگاه پلی تکنیک و مدرسه نابینایان و امور خیر دیگر . در بهبهان هم علاوه بر کمک های جنبی ، دبیرستان دخترانه فرزانگان ( تمام هوشمند ) را احداث نمودم که شاید در موقع تحویل یکی از دبیرستان های مدرن و مجهز ایران بوده است و طبق قرار با سازمان بهزیستی بهبهان اگر زمین مناسب تحویل شود یک درمانگاه جهت شیمی درمانی ، پرتو درمانی و بیماران مبتلا به M.S خواهم ساخت که هنوز موفق به دریافت زمین در جای مناسب و نقشه آنها نشده ام ولی سعی خواهم کرد حتماً این کار انجام شود ؛ مسلماً بنظر اینجانب اجرای عمل خیر بهترین لذت در زندگی انسان ها است .

اصولاً در ابتدای کارم در این رشته سه مسئله را مدنظر قرار دادم : یکی ساخت عمارت مهم در کشور عزیزم ایران ، دوم اینکه اعتقاد دارم خداوند روزی رسان است ولی سعی کرده ام عامل جمع شدن از حدود 500 تا 4000 نفر باشم که هر کدام یک خانواده را اداره می کنند و سوم تربیت فرزندان خوب و امور مالی که تا اندازه ای موفق بوده ام و خدا را شکر می گویم .

 

 

 

 

10 : حال برویم سراغ شهرمان بهبهان ، کندی روند توسعه شهر با توجه به وجود امکانات بالقوه مثلا ً دو رودخانه پر آب در چپ و راست شهر و فاصله 60 کیلومتری به دریا و نزدیکی به مراکز عمده پتروشیمی کشور و نفت خیز بودن منطقه و ... دلایل کندی توسعه شهر را در چه می بینید ؟

با توجه به موقعیت استراتژیک بهبهان ( دروازه فارس و خوزستان ) از قدیم این شهر موقعیت مهمی داشته است ولی متأسفانه جزء شهرهای قدیمی ولی توسعه نیافته است و به علت مشکل زلزله و عدم رونق صنعتی و اقتصادی اغلب جوانان متخصص مهاجرت می نمایند . بهبهان با وجود این همه سدهای مخزنی و تنظیمی می تواند یک قطب کشاورزی و دامپروری بوده و در کنار آنها کارخانجات مواد غذایی مانند سبزی خشک کنی ، رب گوجه ، خیارشور ، خوراک دام و بهترین مشتقات از محصولات خرما و لبنیات باشد که امیدوارم بزرگان شهر در این راه قدم بگذارند .

11 : مدیران درون شهری بهبهان چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن به جز چند مورد عموماً توانایی به فعل در آوردن امکانات بالقوه را نداشته اند ، چرا ؟

مردم هر شهر مدیران خود را تعیین می کنند بنابراین اگر فرهنگ مردم بالا باشد و بخواهند حتماً در آن شهر جای مدیران نالایق نیست و دولت مجبور است جهت اجرای خواسته های مردم بهترین مدیران را بکار گمارد . در موقع جنگ تحمیلی وقتی می شنیدم که بودجه آبادان و خرمشهر به شهرهای دیگر خوزستان اختصاص داده شده ولی مدیران شهر نتوانستند بودجه را جذب کنند عذاب می کشیدم.

12 : بنظر می رسد که هماهنگی لازم در مدیریت های شهری و استانی در رابطه با اولویت های توسعه شهر و منطقه وجود نداشته و تعریف واحدی از توسعه پایدار در مدیران وجود نداشته است ، نظر شما چیست ؟

اصولاً دولت نسبت به استان خوزستان خوب عمل نکرده و نمی کند و با وجود این همه استعدادهای کشاورزی و صنعتی عظیم علاوه بر اینکه از استان های دیگر ایران عقب می باشد از نظر محیط زیست ، بهداشت و غیره وضع خوبی ندارد و اهواز جزء آلوده ترین شهرهای جهان شناخته می شود .

 13 : وجود سلایق سیاسی مختلف و عدم درک این مسئله که موضوع عقب ماندگی و عدم توسعه ایجاب می نماید که هر کس با هر دیدگاه فکری وقتی پای مشکلات و معضلات شهر پیش می آید می بایست بدون اعمال سلیقه و دیدگاه سیاسی ، با اراده واحد به سمت حل  معضل پیش روند ولی متأسفانه چنین نبوده و امیدواریم مسئولین فعلی چنین کنند ، نظر شما چیست ؟ 

بنظر اینجانب باید بزرگان و نخبگان شهر در جلسات مختلف با مسئولین و دولت خیلی محکم و جدی مشکلات شهر را حل و فصل و پیگیری کنند مثلاً در اصفهان مردم مرتب پیگیر درخواست های مسائل شهری از دولت هستند ضمن اینکه هم خود و هم با انجمن ها بصورت خیریه فعال می باشند . با تشکیل انجمن مدرسه سازان ، بیمارستان سازان ، درمانگران ، مسکن سازان و .... پیگیر حل مشکلات استان می باشند ولی در بهبهان متمولین ، بزرگان و مسئولین در این مورد معاف هستند ( اخیراً خیرین قابل ملاحظه ای دست به کار شده اند ) .

 14 : نظر شما نسبت به فعالیت انجمن بهبهانی های مقیم تهران و کرج چیست و چه نقشی می تواند در مباحث فوق داشته باشد ؟ 

خوشبختانه انجمن بزرگی می باشد و با این پتانسیل می توانند با این تجمع انجمن ها و کارگروه ها را تشکیل دهند و هر مسئول شهری و استانی می تواند برنامه خود و کمبودها را در انجمن و بخصوص در مجله نرگس زار مطرح و پیگیر باشد و مردم و بزرگان شهر را در جریان امور قرار دهند و نخبگان شهر هم در این نشریه می بایستی انتقاد سازنده و در صورت امکان راه حل ارائه نمایند .

 

 

15 : چه توصیه ای به جوانان همشهری در رابطه با فعالیت های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی دارید ؟ 

از جوانان همشهریم خواستارم که شهر و زادگاه خود را هیچ وقت فراموش نکنند و در هر کجای دنیا هستند در حد توان خود هم از نظر مالی و هم انسانی به فرهنگ ، عمران و آبادی و رفع نیازهای مردم بهبهان کمک نمایند . اگر کمک هزینه تحصیلی و یا درمان یک بیمار این شهر باشد و حتی راهنمایی یک مسافر بهبهانی در تهران و شهرهای بزرگ برای معالجه و مراجعه به پزشک نیز مفید خواهد بود .

 16 : ما امیدواریم که جناب مهندس دادپور جهت گیری امور انسان دوستانه خود را از اصفهان بیشتر متمایل به شهر محروم بهبهان نمایند ، چه پروژه ای در این رابطه مورد نظر دارید ؟ 

همانطوریکه دوستان می دانند دارای بیماری صعب العلاج هستم ، آرزو و وصیتم به فرزندانم علاقمندی و کمک در حد امکان به زادگاهم می باشد و آرزوی موفقیت برای شهر و مردم شهر را دارم . متأسفانه در دوران جوانی مدیران وقت استان ما را از استان خودمان دور کردند و دلیل آن هم این بود که مدیرعامل سازمان اهل آذربایجان و برایش مهم نبود که فرزندان این استان را اشتغال دهد آن هم افرادی که مدیران سد کارون درخواست کرده بودند ایشان را به تأکید لازم داریم لذا در این سن و سال و حال و احوالم جز کمک های خیریه جزئی و کلی آن هم در وسع خودم و تشویق جوانان ، همکاران و فرزندانم به کار درست عمل دیگری نمی توانم انجام دهم .

 17 : سخن پایانی ، اگر چیزی لازم می دانید که باید گفته شود بفرمائید ؟ 

متأسفانه نمی توانم آنطورکه می خواهم خواسته ها و گله مندی هایم را از مدیران ، متمولین و متخصصین استان و شهر به سبب دلخوری آنها مطرح کنم ولی بقول مولانا :

با لب دمساز خود گر جفتمی              همچو نی من گفتنی ها گفتمی

 

                     

   

چاپ شده در شماره 67 مجله نرگسزار بهبهان

بهمن و اسفند سال 1393

 

آرشیو شرکت دقیق